ملتی که شهادت دارد اسارت ندارد. امام خمینی (ره)
*زندگی نامه :
شهید یاسین حیدری در سال 1340 در خانواده ای کم بضاعت در بخش زرنه ایوان به دنیا آمد. از کودکی نور ایمان در چهره اش می درخشید. وی با آنکه از نبوغ بالایی برخوردار بود تحصیلاتش را نیمه تمام گذاشت و برای تأمین زندگی خانواده جهت کار به تهران رفت. خوش خلقی و مهربانی دو صفت بارز و لاینفک از شخصیت انسانی وی بودند. او در سال 1359 جهت گذراندن خدمت وظیفه به خیل ارتشیان پیوست و دوران مقدس خدمت سربازی را در جبهه های نور علیه ظلمت سپری نمود. شهید حیدری از آنجایی که جبهه را دانشگاهی عظیم یافته و در آن درس ها آموخته بود بعد از اتمام خدمت نظام وظیفه در پی عشقی که به اسلام و قرآن داشت، دگر باره به خیل سپاهیان اسلام درآمد. او با قلبی آرام به استقبال شهادت رفت و هنگام ورود به عرض موعود وضو ساخت و عاشقانه در انتظار شهادت نشست و با باوری راسخ و عظمی استوار در ارتفاعات شاخ شمیران مردانه جنگید تا کوه ها را شاهد عزم سترگ خود قرار دهد و بدین سان در آخرین لحظه ی حیاتش در حالی که پیکر مطهرش غرق در خون بود رو به همسنگرانش کرد و مظلومانه گفت: «من به جز خونم چیزی نداشتم که تقدیم انقلاب کنم.»
*فرازی از وصیت نامه :
ای جوانان ! نکند در بستر ذلت بمیرید که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد. مبادا در حال بی تفاوتی بمیرید که علی اکبر در راه حسین (ع) و با هدف شهید شد.
در رسالت و آرمان های بلند حضرت امام خمینی (ره) بیشتر دقیق شوید، سعی کنید عظمت او را بیابید و خود را تسلیم او سازید و صداقت و اخلاصتان را همچنان حفظ کنید. اگر فیض شهادت نصیبم گشت آنان که پیرو خط سرخ امام نیستند و به ولایت او اعتقاد ندارند بر من نگریند و بر جنازه من حاضر نشوند، آنقدر به جبهه می روم و می جنگم تا شهید بشوم.